اجمالی در مولوی شناسی
مختصری در شرح دیوان کبیر شمس
غزل اول
مطابق چاپ فروزانفر
بهداد
2


حضرت مولانا قدسی آفاق می‌فرماید: 
خورشید را حاجب تویی اومید را واجب تویی»
تو ماهی هستی که بر روی خورشید و نورش حجاب بر می‌کشی
تو زیبای زیبایان هستی
تو مظهر امیدی و البته به تو وجوب و دسترسی   هست 
کام دادن به تو و کام گرفتن از تو آسان و فراهم است
سپس می‌فرماید:
مطلب تویی، طالب تویی هم منتها هم مبتدا
 تو هم چون خداوند و پروردگاری، تو دهر لایزالی
ازل و ابد در تو جمع است باید تو را هم چون خدا پرستید
در سینه‌ها برخاسته، اندیشه را آراسته»
تو قلب‌ها را، مغزها را روح و روان و جسم ما را تسخیر می‌کنی، و آرایش و زیبایی عالم از توست. زیبایی کلام و شعر امثال من را تاج و گوهر و جمال عالم و آدم تویی هم خویش حاجت خواسته، هم خویشتن کرده روا»
اینجا به مقوله‌ای حضرت مولانا جلال‌الدین محمد بلخی رومی اشاره می‌کند که بین عوام‌الناس به بده بستان معروف است (فاعل و مفعول واقع شدن طرفین) (در و لوژی  عامه ).  ومتضمن اعتلای شهوت رو حانی است.صرفاً جنبۀ جسمانی و  ندارد. رفع و دفع شهوت جسمانی. مولانا به این مساله اشاره می‌کند منتهی از جهتی ملکوتی و آسمانی یعنی هم شهوت جنسی هم شهوت روحی وقدسی.
می‌فرماید تو اول از ما میخواهی که تسلیم شهوت لاهوتی و لاهوتی تو بشوم. قدسی و آسمانی و زمینی تو بشوم و از من چنین امری را می‌طلبی و سپس خود خویشتن را تسلیم شهوت ناسوتی و لاهوتی من می‌کنی 
آسمانی و زمینی و معمولی  من می‌فرمایی 
ای روح‌بخش بی بدل ای  لذت علم و عمل»
تو روح‌بخش هستی .مفرّح قلب هستی . دارای جمال و زیبایی در ظاهر و معنا هستی .عمل می‌کنی. به سوی وصل می‌شتابی (عمل) (وصل زمینی) و (ناسوتی) که با خود لذت آسمانی و قدسی را بهمراه می‌آورد .( لذت و شهوات واقعی جسمی و روحی).
.ادامه دارد اگر عمری باشد.

بهداد 
طهران،6اسفند 1397


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها