دفتر مطالعات اقتصادی
کاپیتال نو 
پایین آمدن هزینه استخراج طلا و فراوانی آن
ارزان شدن ف طلا و برخی اثرات آن بر اقتصاد جهانی
(1)

آلومنیوم چون استخراج آن بسیار سخت و پر هزینه بود تا اواسط قرن 19 همچون فات گرانبها قیمت آن بسیار بالا بود اما پس از آنکه شیوه های آسان برای استخراج آن پیدا شد و با قیمت ارزان وارد بازار شد قیمت آن بشدت کاهش یافت من در کاپیتال نو در سال 1385 در شبکه اینترنت این مطالب را نگاشته ام اکنون رومه همشهری خبر می دهد که چینی ها موفق شده اند با استفاده از یک تکنیک ساده و ارزان فیزیکو شیمیایی و حرارتی و غیره یک نوع ف از مس شبیه طلا بسازند اگر آنها موفق شده باشند این ف را با کلیه خصوصیات طلا مانند مفتول شدن، قابلیت تورق ، فساد ناپذیری، زنگ نزدن، درخشیدن، صیقلی شدن و غیره بسازند با هزینه ارزان (در طول زمان باز هم آن را تکامل داده ارزان تر کنند و مقدار بسیار عظیم تدریجاً تولید کنند )انقلابی در اقتصاد پدید می آید (البته ممکن است سرمایه داری و امپریالیسم چین و روسیه که خود دارای بزرگترین ذخایر طلا هستند در تبانی با امپریالیسم و سرمایه داری غرب چون اقتصاد خودشان هم به هم میریزد از انتشار جزئیات تهیه طلا از مس یا فات دیگر را مخفی کنند تا بتوانند امپریالیسم و سرمایه داری را در روسیه و چین حفظ کنند. چنانکه در 1970 در کشور های امپریالیستی غرب یک میلیون اختراع را کمپانی های بزگ سرمایه داری که انتشار این اختراعات به زیان مالی آنها بود آنها را خریده و بلوکه کرده و بشریت را از استفاده از نتایج ان محروم ساخته بودند. این اختراع و کشف عظیم را اگر امپریالیسم سرمایه داری شرق و غرب به طور جدی و اساسی رو کنند پول های کاغذی این کشور ها و جهان که پشتوانه آن طلا است به مقدار خیلی زیادی متزل خواهد شد البته پشتوانه اسکناس (ارز ها) تنها طلا نیست بلکه ثروت ملل است که در طی حداقل 2 قرن اخیر پدید آمده اند به صورت کارخانه ها ، مزارع و انواع ثروت ها گرچه استهلاک پذیرند مانند کارخانه ها و محصولات صنایع جنگی ، صنایع ارتباطات و غیره) و نیز کار بغرنج انسانی (نیروی کار کارگران متخصص ، تکنسین ها، دانشمندان، نویسندگان، پزشکان، شاعران، هنرمندان و غیره و غیره نیز پشتوانه اسکناس و ارز هستند امروزه این منابع اخیر در غرب در حال نزول است که میتواند پتانسیل ثروت غرب را که پشتوانه اقتصاد ارزها و حیات آنهاست به شدت کاهش دهد بطور کلی کشور های سرمایه داری غرب از پذیرش مغزهای کشورهای جهان سوم متوحش هستند(به واسطه ی تروریسم رقابت با کار محلی، بیکاری نیروهای کار در کشور های خودشان و غیره ) آنها که عاقل تر هستند مانند روسیه و آلمان این مطالب را می فهمند چنانکه سرمایه داری و امپریالیسم روسیه دائماً شرایط بهتری برای پذیرش مغز ها و الیت ها و نیروهای کار خارجی که به هر حال دارای تخصص هستند یا قابلیت متخصص شدن را دارند ( مانند دانشجویان) فراهم میسازند اخیراً روسیه پذیرش خارجیان را بسیار آسان تر کرده. نیروی کار انسانی نیروی عظیمی است که اگر تحت یک رژیم قوی و تمدن گرا وجود داشته باشد ( مانند وضعی که در مستعمرات جدید و فعلی غرب چین و روسیه پدید آمده) مهار و کلتوریزه (فرهنگی) و صنعتی شود نیروهای ماورا عظیمی هستند که می توانند جای طلا را بگیرند ولی این زمان می خواهد . بهر حال این رویا اگر تحقق پذیرد، رویاهای هزاران ساله کیمیاگران که خرافات پنداشته می شد صورت عمل به خود خواهند گرفت میتوان از ف یا ماده دیگری به سهولت و با هزینه کم مقدار زیادی طلا و فات گرانبها تولید کرد این پایه های اقتصاد جهان را خواهد لرزاند . مارکس در کاپیتال جلد اول در فصل انباشت اولیه نشان داده است که چگونه با کشف قاره جدید ( هند غربی)و استعمار هند غربی و هند شرقی (قاره هندوستان) و استعمار سراسر جهان موجب تمرکز ثروت و تراکم سرمایه ، انباشت اولیه سرمایه در کشور های غربقبل از انباشت دومین (انباشت از راه تراکم اضافه ارزش در قلمرو سلطنت سرمایه ) زیر بنای مادی انقلاب در غرب را از قرن 14 به این سو فراهم ساخت و آن را پیشتاز جهان کرد و سرانجام در قرن 18 با انقلاب صنعتی که البته تحت تاثیر پیشرفت های تمدنی ، علم و تکنولوژی از قرن چهاردهم به بعد بود ( رنسانس " نوزایی") ابداع انواع ماشین آلات در راس همه ماشین و نیروی بخار از جمله توسط وات انگلیسی در انگلیس پدید آمد . امپراطوری جهانی سرمایه داری انگلیس را که آفتاب در آن غروب نمیکرد در قرون 18 و 19 و نیمه اول قرن 20 پدیدار ساخت . اکنون غرب به سوی مردگی پیش میرود مستبعد نیست که بار دیگر زمانی فرا رسد که نه تنها افتاب در امپراطوری انگلیس غروب کند بلکه آفتاب فروغ خود را برای همیشه از جزیره انگلیس بر گیرد.
ادامه دارد.
بهداد
طهران 30 دی ماه 1397


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها