حکیم در مقدمۀ رسالۀ رهایش و گشایش» چاپ سعید نفیسی) صفحۀ 17 میفرماید:
. اسم این کتاب به گشایش بعضی از این کلمّات حق است امّا رهایش را علی الاطلاق مستجمع» نیست، و این نکته ا ز آن گفتیم تا چون به وضعی که نه رهایش» باشد، اشارت کرده شود، ارباب معانی و اصحاب خرد دانند که آن کدام نکته است.»
بنابراین با ادای "اینکه" بعضی از کلمات "حق" را ناصرخسرو در این رساله بیان داشته حکیم میگوید بعضی را میگشاید یعنی اینکه همۀ» کلمات حق دربارۀ (خداوند، جهان، عالم و آدم، حقایق را) روشن نمیسازد.
بعد میفرماید: . رهایش را علیالاطلاق مُستجمِع (یا مستَجمَع) نیست رهایش چیزی نیست جز آزادی» (در مقولات آزادی و ضرورت یا جبر و اختیار در فلسفه ماتریالیسم دیالکتیک مارکسیستی) و یا در فلسفه معتزله یا شیعه.
حکیم میفرماید که کلیۀ مطالب دربارۀ گشایش که منجر به رهایش میشود؛ آزادی میشود؛ باعث دانش و دانستن میشود؛ و انسان را از گمراهی و جهل و بیسوادی رها میکند، او را آگاه و مختار میسازد، در این رساله بیان نکرده و بسیاری از مسائل را مخفی کرده یا باید براساس تأویل و تفسیر روشن همین سخنان حکیم در رسالۀ رهایش و گشایش» روشن شود حکیم میفرماید: . و این نکته (یعنی اینکه بعضی مطالب را روشن کردم نه همه را و اینکه مطالبی که میگویم در این رساله بعضی از مطالب این رساله کلمات حق است، حقایق است، امّا رهایش را آگاهی، شناخت دربارۀ حق» خداوند و هستی و جهان میداند و بخشی از آنها را در این رساله نه همۀ آنها، مستجمع است نه همه مطالب به زبان بیزبانی میفرماید: جرأت ندارم و نمیتوانم همه مطالب و مکنویات خود را بیان کنم.» ارباب معانی و اصحاب خرد (یعنی فیلسوفان و حکما که مطالب ماتریالیستی را به شکل ایدآلیستی بیان میکنند و آنها را تأویل و تفسیر میکنند و معانی آنها را میفهمند) میدانند که آن کدام نکته است. یا آنها کدام نکات هستند.
کدام نکات است که من بیان نکردهام و مخفی و پوشیده داشتهام یا با لباس ایدآلیستی پوشاندهام.
بهداد
طهران، 5 دیماه 1370
درباره این سایت